چیزی که من متوجه نمی شوم این است که آن شخص کیست که روی کاناپه کنار او می خوابد در حالی که بابا دخترش را کتک می زند؟ برادرش؟ شوهر، شاید؟ در تمام مدت حتی یک انگشتش را هم بلند نکرد. یا شاید او فقط چشمانش را نگاه میکرد و بیصدا تکان میخورد؟
بارتولمیوس| 37 چند روز قبل
سبزه نمی توانست صبر کند تا تجربه جدیدی با یک مرد سیاه پوست داشته باشد. به همین دلیل است که او از لعنت کردن او دریغ نکرد، فقط به خاطر آن.
شیوه هنری| 5 چند روز قبل
اوه، من میرم اونجا
من می خواهم او را کتک بزنم.| 32 چند روز قبل
فوق العاده mmm
uz1990ru| 59 چند روز قبل
زن فقط آتش است، فقط نمی توانم باور کنم که او فقط اجازه می دهد مردی از دستانش بعد از عمل جراحی بیفتد! من فکر می کنم او خیلی بیشتر عرق می کند تا خیالات او را ارضا کند! چنین خانم خوش اخلاق و بازیگوشی را به هیجان بیاورم و راضی نکنی؟ او هرگز اجازه نمی دهد این اتفاق بیفتد!
خیلی باحاله
چیزی که من متوجه نمی شوم این است که آن شخص کیست که روی کاناپه کنار او می خوابد در حالی که بابا دخترش را کتک می زند؟ برادرش؟ شوهر، شاید؟ در تمام مدت حتی یک انگشتش را هم بلند نکرد. یا شاید او فقط چشمانش را نگاه میکرد و بیصدا تکان میخورد؟
سبزه نمی توانست صبر کند تا تجربه جدیدی با یک مرد سیاه پوست داشته باشد. به همین دلیل است که او از لعنت کردن او دریغ نکرد، فقط به خاطر آن.
اوه، من میرم اونجا
فوق العاده mmm
زن فقط آتش است، فقط نمی توانم باور کنم که او فقط اجازه می دهد مردی از دستانش بعد از عمل جراحی بیفتد! من فکر می کنم او خیلی بیشتر عرق می کند تا خیالات او را ارضا کند! چنین خانم خوش اخلاق و بازیگوشی را به هیجان بیاورم و راضی نکنی؟ او هرگز اجازه نمی دهد این اتفاق بیفتد!